مقاله ترجمه شده راهی به سمت رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی: تعیین هویت سازمانی به عنوان یک تابع مشترک از اشتیاق کاری و خصیصه تمرکز حواس

مشخصات محصول
قیمت:21000تومان
دسته بندی:

سال نشر: ۲۰۱۵

تعداد صفحه انگلیسی:  ۶

تعداد صفحه ترجمه فارسی:  ۲۹صفحه word

(دانلود رایگان مقاله انگلیسی )

کد محصول: M609

عنوان فارسی:

مقاله انگلیسی مدیریت ترجمه شده :  راهی به سمت رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی: تعیین هویت سازمانی به عنوان یک تابع مشترک از اشتیاق کاری و خصیصه تمرکز حواس

عنوان انگلیسی:

The pathway to unethical pro-organizational behavior: Organizational identification as a joint function of work passion and trait mindfulness

چکیده فارسی:

رفتار غیر اخلاقی کارکنان اکثراً به قصد آسیب به سازمان بوده، اما رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی  (UPB) عموماً به منظور نفع به سازمان در نظر گرفته می شود. یک قدرت برجسته رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی، تعیین هویت سازمانی  (OID) است، اما آنچه که تعیین هویت سازمانی را مشخص می نماید هنوز ناشناخته باقی مانده. درک بهتر از این موضوع می تواند در مدیریت رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی کارمندان و سازمان ها کمک نماید. پژوهش حاضر به بررسی نحوه عمل مشترک اشتیاق کاری و خصیصه تمرکز حواس با هم در تبیین تعیین هویت سازمانی می پردازد، که خود نیرو محرکه رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی است. یک مطالعه میدانی با ۱۲۰ کارمند ساکن ایالات متحده نشان داد که تمرکز حواس تعدیل کننده روابط بین اشتیاق وسواسی و تعیین هویت سازمانی و همچنین بین اشتیاق وسواسی و رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی است، و تعیین هویت سازمانی زمانی که تمرکز حواس پایین باشد تعدیل کننده رابطه دوم است. اشتیاق هماهنگ با تعیین هویت سازمانی به طور مثبت مرتبط بود، ولی توسط تمرکز حواس تعدیل نمی گشت. از سوی دیگر، حمایت سازمانی ادراکی به طور مثبت با تعیین هویت سازمانی مرتبط بود، و در عین حال به طور قابل توجهی با رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی ارتباط نداشت. به منظور کاهش تعیین هویت سازمانی و رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی حاصلِ، کارکنان می تواند اشتیاق وسواسی را کاهش دهند، و در همان حال خصیصه تمرکز حواس را بالا برند. این یافته باعث پیشبرد تحقیقات در تعیین هویت سازمانی، رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی، اشتیاق به کار و تمرکز حواس گشته و پیامدهای عملی برای مدیریت رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی را به همراه دارد.

واژگان کلیدی: رفتار غیر اخلاقی حامی سازمانی ،  اشتیاق ، تعیین هویت سازمانی ، تمرکز حواس ، حمایت سازمانی ادراکی

  1. ۱. مقدمه

فعالیت های غیر اخلاقی، همچون دروغ گفتن، اختلاس، و سرقت تجهیزات اداری در سازمان های کاری رخ می دهد (اُمفرس و بینگهام،^(۱*) ۲۰۱۱). قصد اغلب فعالیت های غیر اخلاقی آسیب رسانی به سازمان ها می باشد. با این حال، برخی از فعالیت های غیر اخلاقی (به عنوان مثال، وارونه جلوه دادن اطلاعات واقعی به منظور ارتقاء جلوه سازمان)، که به عنوان رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی شناخته شده اند (UPB؛ اُمفرس و بینگهام، و میچل،^(۲*) ۲۰۱۰)، به نفع سازمان ها می باشد. اگر چه رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی به شکلی شامل رفتار غیر اخلاقی اند، اما از بسیاری از اشکال دیگر آن متفاوت است بگونه ای که داوطلبانه، فرانقش، و جامعه پسند بوده و به قصد نفع سازمان است و نه ضرر آن. مطالعه نظری اُمفرس و بینگهام (۲۰۱۱) و مطالعه تجربی اُمفرس و همکاران (۲۰۱۰) پیشنهاد نمود که یک نیروی خاص رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی، تعیین هویت سازمانی (OID) است، که به درجه قابلیت نزدیکی (همسان سازی) کارمند با سازمان اشاره دارد (آشفورد و میل،^(۳*) ۱۹۸۹). در عین حال آنچه که تعیین هویت سازمانی را مشخص می سازد هنوز ناشناخته باقی مانده است. برای درک بهتر این موضوع می توان این گونه مثال زد؛ تعیین هویت سازمانی از نقطه نظر انگیزشی و خصیصه، می تواند به کارکنان و سازمان ها در مدیریت رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی کمک کند. پژوهش حاضر اولین تلاش برای بررسی نحوه عمل اشتیاق کاری ( “تمایل شدید به [کار] که مردم به آن علاقمند هستند، و آن را مهم ارزیابی می نمایند، و زمان و انرژی برای آن سرمایه گذاری می کنند”؛ والرند و همکاران،^(۴*) ۲۰۰۳، ص. ۷۵۷) و خصیصه تمرکز حواس (تمایل جهت مند به “توجه و آگاهی از آنچه که اکنون در حال وقوع است”؛ برون و رایان،^(۵*) ۲۰۰۳، ص. ۸۲۲) است که به طور مشترک تعیین هویت سازمانی را مشخص می سازند، که خود نیرو محرکه رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی است. با این

کار، پژوهش حاضر باعث پیشرفت در تحقیق های تعیین هویت سازمانی، رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی، اشتیاق کاری و تمرکز حواس شده و برای مدیریت رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی راهکار های عملی ارائه می دهد.

۱٫۱٫ تئوری و فرضیه

دوکریخ، کرامر و مک لین پارک،^(۱*) (۱۹۹۸) اشاره نمودند که تعیین هویت سازمانی می تواند باعث ترویج اعمال غیر اخلاقی گردد که به نفع سازمان ها می باشد (به عنوان مثال، رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی). تعیین هویت سازمانی نشان دهنده توسعه هویت اجتماعی افراد (تاجفِل،^(۲*) ۱۹۸۲) بر اساس عضویت سازمانی آنها و درونی سازی موفقیت و شکست سازمان به عنوان اعمال خود آنها است (آشفورد و میل، ۱۹۸۹؛ میل و آشفورد، ۱۹۹۲). هنگامی که تعیین هویت سازمانی افراد قدرت می یابد، رفتار داخلی- فرانقش آنها به طور فزاینده با ارزش ها و هنجارهای سازمانی همسو می گردد (آشفورد و میل، ۱۹۸۹)، که در نتیجه آن باعث ارتقاء اثربخشی سازمانی می شود (میل و آشفورد، ۱۹۹۵؛ ریکتا،^(۳*) ۲۰۰۵). با این حال جنبه منفی تعیین هویت سازمانی قوی این می باشد که افراد ممکن است، با زیر پا گذاشتن استانداردهای اخلاقی و منافع سهامداران خارجی، اهداف سازمانی را دنبال نموده و در پی به حداکثر رساندن منافع سازمان خود باشند (اُمفرس و بینگهام، ۲۰۱۱). افراد ممکن است درگیر توجیه سازی به منظور کاهش آگاهی اخلاقی و ماسک اخلاقی زدن به رفتار غیر اخلاقی شوند، که با انجام آن باعث از بین بردن ناهماهنگی بین رفتار و استانداردهای اخلاقی و کاهش تهدیدات به دیدگاه مثبت می شوند (سایکس و ماتزا، ۱۹۵۷؛ اُمفرس و بینگهام، ۲۰۱۱). در غیر این صورت، تعیین هویت سازمانی می تواند باعث گردد افراد هنگام کاربرد رفتار غیراخلاقی برای ترویج منافع سازمان خود بدون احساس گناه یا پشیمانی آن را نادید گیرند، و بنابراین، می تواند بی درنگ باعث رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی گردد (ببینید؛ دوکریخ و همکاران، ۱۹۹۸؛ اُمفرس و بینگهام، ۲۰۱۱؛ اُمفرس و همکاران، ۲۰۱۰).

فرضیه ۱٫ تعیین هویت سازمانی به طور مثبت با رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی مرتبط است.

در مقابل، تمرکز حواس ممکن است پیش بینی کننده مهاری رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی باشد. مطابق با گفته های رودی و شوایتزر،^(۱*) (۲۰۱۰)، تمرکز حواس با نیت اخلاقی افراد و هویت اخلاقی ارتباط مثبت داشته و با اهمیت فرد رابطه منفی دارد. بنابراین، تمرکز حواس به احتمال زیاد مانع رفتار غیر اخلاقی است. همچنین تمرکز حواس باعث انعطاف پذیری بیشتر و تکانش / پاسخ خودکار کمتر به وقایع می گردد (براون، رایان، و کرسول،^(۲*) ۲۰۰۷)، در نتیجه باعث کاهش رفتار غیر اخلاقی می شود (لانگ و کریستین،^(۳*) ۲۰۱۵). بر این اساس، انتظار می رود تمرکز حواس با رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی رابطه منفی داشته باشد.

فرضیه ۲٫ تمرکز حواس با رفتار های غیر اخلاقی حامی سازمانی ارتباط منفی دارد

همانطور که قبلا اشاره شد، درباره عوامل موثر بر تعیین هویت سازمانی موارد زیادی شناخته نشده است. مطالعات موجود تا حد زیادی بر متغیرهای جمعیت شناختی به عنوان پیش بینی کننده های تعیین هویت سازمانی تمرکز نموده اند (ریکتا، ۲۰۰۵).

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد