مقاله ترجمه شده :  تاثیر شیوه های مدیریت دانش برعملکرد سازمانی  شیوه کارت امتیازی متوازن

مشخصات محصول
قیمت:22000تومان
دسته بندی:

سال نشر: ۲۰۱۵

تعداد صفحه انگلیسی:  ۳۱

تعداد صفحه ترجمه فارسی:  ۳۷ صفحه word

دانلود رایگان مقاله انگلیسی 

کد محصول: M669

عنوان فارسی:

مقاله ترجمه شده :  تاثیر شیوه های مدیریت دانش برعملکرد سازمانی  شیوه کارت امتیازی متوازن

عنوان انگلیسی:

The impact of knowledge management practices on organizational performance A balanced scorecard approach

چکیده فارسی:

هدف- هدف مقاله حاضر ارائه یک شیوه کل نگر در مورد ارزیابی شیوه های مدیریت دانش (KM) بر عملکرد سازمانی می باشد. اثرات هفت عامل بحرانی موفقیت (CSF)، یعنی نقش رهبری، فرهنگ سازمانی، استراتژی KM، فرایندها و فعالیتها، آموزش و پرورش، فناوری اطلاعات، و سیستم انگیزش و پاداش برعملکرد سازمانی در چارچوب چهار رویکرد شیوه کارت امتیازی متوان (BSC) مورد بررسی قرار گرفت.

طرح/ روش/ شیوه- فرضیات تحقیق براساس چهار رویکرد این شیوه مطرح شدند، یعنی رشد و یادگیری، فرایندهای داخلی، مشتری و مالی. با مرور ادبیات، CSF های KM و عملکردسازمانی به همراه آیتم هایشان در چارچوب رویکردهای BSC شناسایی شدند. براساس این ساختارها و آیتمهایشان، یک ابزار طراحی و در میان مدیران و کارکنان شرکت های تبعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران (INPC) توزیع گردید. پایایی ابزار با آلفا کرونباخ برای دو بخش ابزار محاسبه گردید، به عبارتی شیوه های KM و عملکرد سازمانی. همچنین با استفاده از تحلیل عاملی، اعتبار و روایی ساختار پرسشنامه تائید گردید. بالاخره، براساس فرضیات مطالعه و با استفاده از مدلینگ یا مدلسازی معادله ساختاری، تاثیرات شیوه های KM بر عملکرد سازمانی مورد پژوهش قرار گرفت.

یافته ها- نتایج بدست آمده نشان داد که شیوه های KM تاثیر مثبت و معناداری (هرچند ضعیف) بر عملکرد سازمانی کل اعمال می نمایند. این تاثیر فقط در رابطه با بعد رشد و یادگیری معنادار و در سایرابعاد بی معنی می باشد. همچنین از آنجایی که ساختارهای مالی و مشتری روی یک عامل براساس هویت شاخصهایشان بارگذاری شدند، در نتیجه این دو ساختار را به عنوان ساختار ذینفعان در نظر گرفتیم. به علاوه، در میان هفت CSF فوق الذکر، انگیزش و سیستم پاداش پائین ترین رتبه را در میان سازمان های مورد بررسی بدست آوردند.

محدودیت ها/ مبانی تحقیق- نمونه تنها به سه شرکت محدود گردید، بنابراین، گردآوری داده ها از بخشهای مختلف ایران من جمله صنایع تولیدی و خدمات می توانست تعمیم پذیری نتایج بدست آمده را افزایش دهد. همچنین، مثل این مطالعه، داده های گردآوری شده مقطعی بودند، مطالعه طولی می توانست به کسب درک و شناخت عمیق تر از رابطه علی و معلولی میان متغیرها کمک نماید.

اصالت/ ارزش- مهمترین شکاف در ادبیات عدم کاربرد کافی روشهای آماری و جامع مثل BSC می باشد که KM برای عملکرد سازمانی اختلاف ایجاد می کند. این مطالعه با پژوهش تجربی تاثیر شیوه های KM برمعیارهای مختلف عملکرد سازمانی جهت اثبات تناسب شیوه جامعی مثل BSC، به فیلد KM کمک می کند.

واژگان کلیدی: کارت امتیازی متوازن، مدیریت دانش، عوامل موفقیت بحرانی، عملکرد سازمانی، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران

مقدمه

در دو دهه گذشته، سازمان ها فعالانه در جستجوی برتریهای رقابتی نظیر رهبری محصول، رهبری هزینه و تمایز از رقبایشان بوده اند. مدیریت دانش  (KM) به خاطر قابلیت ارائه نتایج استراتژیک مرتبط با سودآوری، رقابت پذیری و بهبود ظرفیت به سازمان ها، علاقه بسیار زیادی در دوایر مدیریت ایجاد کرده است    . بسیاری از محققین پیشرو در زمینه KM و دست اندرکاران حال به این توافق نظر رسیده اند که منبع بحرانی برتری رقابتی در این عصرو دوره از اقتصاد دانش دارایی دانش یک سازمان می باشد  . سازمان های کسب و کار بیشتر نگران ساخت دارایی های دانش به خاطر رقابت پذیری شان هستند. تلاش KM صرفاً یک گزینه انتخابی نیست، بلکه ضرورت اصلی برای سازمان ها در بخشهای مختلف جهان می باشد، به شرطی که مجبور به رقابت موفقیت آمیز باشند  .

  و   KM را به عنوان یک تابع مدیریت تعریف کردند که دانش را ایجاد یا مستقر نموده، جریان دانش در سازمان را مدیریت و اطمینان حاصل می نماید که دانش به شکلی موثر و کارآمد به نفع سازمان بکارگرفته شده است. KM فرایندی است که از طریق ایجاد، تجمع، سازماندهی و بکارگیری دانش به دستیابی به اهداف و بهبود عملکرد سازمانی کمک می نماید. KM از استراتژی، ارزشهای فرهنگی و گردش کار نیز تشکیل می شود. برای به حداکثر رساندن ارزشش، تغییر در استراتژیها، فرایندها، ساختارها و فناوریهای سازمانی باید صورت بگیرد  .   و   به این مسئله اشاره می کنند که KM به هماهنگی سیستماتیک و عمدی افراد، تکنولوژی، فرایندها و ساختارهای سازمانی یک سازمان جهت اضافه نمودن ارزش از طریق استفاده مجدد و نوآوری اتلاق می گردد. این هماهنگی از طریق ایجاد، به اشتراک گذاری و کاربرد دانش و همچنین از طریق تغذیه دروس ارزشمند فراگرفته شده و بهره گیری از بهترین شیوه ها در حافظه شرکتی به منظور تقویت یادگیری سازمانی مستقر حاصل می گردد.

به عنوان مدرکی دال بر بلوغ و تکاملش به عنوان یک حوزه از مطالعه آکادمیک، تعداد زیادی از مجلات به KM اختصاص داده شده و مدیریت سرمایه فکری ایجاد شده است  . با مرور ادبیات نشان دادیم اکثر محققین از چارچوب مفهومی و نظری استفاده می کنند. اگرچه این کار حاوی مفاهیم و چارچوب های ارزشمند و بینش آفرینی است که به تعریف و شکل دادن رشته KM کمک کرده اند، اما وقت تست و گسترش این کار با استفاده از روشهای دقیق تر رسیده است. شاید مهمترین شکاف در ادبیات، عدم کاربرد کافی روشهای آماری و جامع نظیر کارت امتیازی متوازن (BSC) باشد که KM برای عملکرد سازمانی اختلاف ایجاد می کند. هرچند تحقیق پیمایشی شروع به ظهور در مجلات KM می کند، اما حجم کار توصیفی می باشد. از میان معدود مطالعات پیمایشی که روابط بین KM و سایر عوامل را بررسی می کنند و عوامل دیگر، تنها تعداد معدودی از مقالات ارتباط بین KM و عملکرد سازمانی را به روش تجربی بررسی می کنند  . شایان توجه است که تنها عملکرد کافی نیست. هرچند عملکرد خود متریکی مفید است، اما معیار نهایی ارزش، توانایی حمایت از استراتژی رقابتی سازمان می باشد. این مسئله به ویژه در مورد KM کاربرد دارد، زیرادانش به عنوان استراتژیکی ترین منبع سازمان در نظر گرفته شده است  . بنابراین، استفاده از ابزاری برای اندازه گیری جامع عملکرد سازمانی و همچنین شناسایی نقش KM در مورد استراتژی ضروری می باشد. زیرا BSC شیوه جامعی است که معیارهای عملکرد سازمان را از دیدگاه مالی و غیر مالی در نظر می گیرد. برنامه متریک قوی قادر به تعیین تلاشهای واحدهاو بخشهای مختلف کسب و کار و سپس جمع کردن آنها برای نشان دادن تاثیرات وارده بر عملکرد کل کسب و کار می باشد.

Abstract

Purpose – The purpose of this paper is to present a holistic approach regarding evaluation of knowledge management (KM) practices on organizational performance. The effects of seven critical success factors (CSFs), namely leadership role, organizational culture, KM strategy, processes and activities, training and education, information technology, and motivation and rewarding system, on organizational performance in the framework of four perspectives of balance scored card (BSC) approach were surveyed.

Design/methodology/approach – The research hypotheses were raised based on the four perspectives of this approach, namely, growth and learning, internal processes, customer and financial. By literature review, CSFs of KM and organizational performance along with their items were identified in the framework of BSC’s perspectives. Based on these constructs and their items an instrument was designed and distributed among managers and employees of the subsidiary firms of Iran National Petrochemical Company (INPC). Reliability of the instrument was calculated by Chronbach’s α for the two sections of the instrument i.e. KM practices and organizational performance. Also, using factor analysis the construct validity of the questionnaire was approved. Finally, based on the hypotheses of the study and using structural equation modeling the impacts of KM practices on organizational performance were investigated.

Findings – The results revealed that KM practices positively and meaningfully (though weak) impact overall organizational performance. This impact is significant only regarding growth and learning dimension and on the other dimensions is insignificant. Also, as customer and financial constructs were loaded on one factor based on the entity of their indicators we considered these two constructs as stakeholders construct. In addition, among the above mentioned seven CSFs, motivation and rewarding system obtained the lowest rank among the survey organizations.

Research limitations/implications – The sample is restricted to only three companies, so gathering data from various parts of Iran including both manufacturing and service industries could increase the generalizability of the results obtained. Also, as in this study the data gathered were cross-sectional, a longitudinal study could help gain deeper understanding of the cause-and-effect relationship among the variables.

Originality/value – The most significant gap in the literature is the lack of enough application of statistical and comprehensive methods like BSC that KM makes a difference to organizational performance. This study contributes to the field of KM by empirically investigating the impact of KM practices on various measures of organizational performance in order to prove the suitability of a comprehensive approach like BSC.

Keywords Balanced scorecard, Knowledge management, Critical success factors,

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد