مقاله ترجمه شده : استفاده از تئوری مزیت رقابتی برای تحلیل بخش های فناوری اطلاعات (IT) در کشورهای در حال توسعه

سال نشر: ۲۰۰۶

تعداد صفحه انگلیسی:  ۳۰

تعداد صفحه ترجمه فارسی:  ۵۰  صفحه word

(دانلود رایگان مقاله انگلیسی )

کد محصول: M272

عنوان فارسی:

مقاله ترجمه شده : استفاده از تئوری مزیت رقابتی برای تحلیل بخش های فناوری اطلاعات (IT) در کشورهای در حال توسعه؛ تجزیه و تحلیل یک مورد صنعت نرم افزاری

عنوان انگلیسی:

Using Competitive Advantage Theory to Analyze IT Sectors in Developing Countries: A Software Industry Case Analysis

چکیده فارسی:

هدف این مقاله، راهنمایی کردن محققان و تحلیلگران درمورد این موضوع می باشد که کی، چرا، و چگونه تئوری مزیت رقابتی پورتر  را به تجزیه و تحلیل بخش های فناوریاطلاعات (IT)درکشورهایدرحالتوسعه ا عمال کنند. این تئوری تاکنون در چنان تجزیه و تحلیل هایی بصورت نسبتاً ناچیزی ا عمال شده است و هنوز هم این سؤال که کشورهای درحال توسعه چگونه می توانند مزیت رقابتی را در صنایع IT ایجاد کنند، برای سیاستگذاران، کارگشایان و عاملیت های بین المللی حل نشده است. درک رشد بخش IT بخاطر کمک بالقوۀ زیادش به توسعۀ اقتصادی، اهمیت زیادی دارد. این مقاله از میان ۵ بخش IT–کالا، نرم افزار، زیرساخت، خدمات، و محتوا –به نرم افزار تمرکز می کند وبعد از فراهم کردن تفسیری کامل از تئوری مزیت رقابتی، این تئوری را به صنعت نرم افزار هندوستان، که از دیدگاه این مقاله مبنی بر متغیرهایی نظیر مهارت های پیشرفتۀ دائماً درحال رشد، رقابت داخلی، کارهای گروهی، و سیاست و دیدگاه دولت، دارای مزیت رقابتی می باشدا عمال می کند.

این مقاله جهت کمک به پژوهشگران، چالش های برآمده در تئوری پورترکه نسبتاً به آسانی می توانند حل شوند و همچنین بعضی از مشکلاتبا قابلیت مهار کمتر در حیطۀ خط مشی دولت، فرآیندهای بهبود امکانات/نوآوری، و پیوندهای داخلی/جهانی را شناسایی میکند. همۀ این موارد، مستلزم انجام اصلاحاتی مشخص در ایده های اصلی پورتر می باشند. با اینحال به نظر می رسد که تئوری پورتر، ابزاری ارزشمند برای پژوهش های انفورماتیک توسعه/ICT4D و قابل اجراء در گسترۀ متنوعی از بخش های IT– نه فقط نرم افزار- و پاسخ دادن به سؤالاتی نظیر این پرسش ها می باشد که آیا این بخشها رقابتی می باشند یا نه، چرا آنها رقابتی هستند یا نیستند، و چه کاری باید برای بهبود دادن یا ثابت نگهداشتن مزیت رقابتی انجام شود.

این مقاله بر کاربرد تئوری آقای مایکل پورتر دربارۀ مزیت رقابتی، مبنی بر “لوزی ” عوامل تعیین کننده، تمرکز دارد. با فهمیدن اینکه ایده های پورتر هنوز کاملاً به حیطه های تکنولوژیارتباطاتواطلاعات برای توسعه (ICT4D) ا عمال نشده اند، این مقاله راهنمای محققان در مورد کاربرد آنها می باشد.

تئوری پورتر می تواند در تجزیه و تحلیل کردن شماری از مسائل ICT4D کمک کند ولی بخش اول مقالهبر بخش های ITدر کشورهای درحال توسعه، بویژه به بررسی صنعت نرم افزار تمرکز می کند. این مقاله با شرح دادن تئوری پورتر در بخش دومش، به ا عمال کردن آن به یک بررسی موردی در بخش نرم افزار ادامه می دهد. این بررسی موردی مربوط به کشور هندوستان می باشد که یکی از مشهورترین کشورها است که صنعت نرم افزار آن در حال توسعه می باشد. بخش آخر این مقاله، بازتابی از این کاربرد تئوری پورتر است. این بخش، شماری از انتقادها و چالش ها را شناسایی می کند که اگر قرار باشد که این تئوری بطور مؤثری به تجزیه و تحلیل بخش های IT در کشورهای در حال توسعه ا عمال شود، مستلزم اصلاحاتی به تئوری می باشند.

بخش های IT، صنعت نرم افزار و توسعۀ اقتصادی

“توسعه” ممکن است که معانی بسیار متفاوتی داشته باشد؛ از اینرو رابطۀ بین تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات (ICT) ممکن است که از جنبه های مختلفی پراکنده باشد. منظور اصلی این مقاله، توسعه اقتصادى می باشد که تا درجۀ زیادی بر حسب درآمدهای فزایندۀ ملی و سرانه تعریف می شود. به نظر می رسد که توسعۀ اقتصادی مبنی بر عواملی کلیدی نظیر رشد و توسعه در بخش های اول، دوم و سوم و (بلکه بطور ستیزگرانه تر) رشد و توسعه در تجارت، پیش بینی می شود (سرلوال ، ۲۰۰۵). با مشخص کردن این کانون توجه، مسئلۀ مرکزی ICT4Dتشکیلدهندۀ چارچوب این مقاله، رابطۀ بین تکنولوژی با بخش های تولیدی و نیز شاید با تجارت خواهد بود.

یک راه اصلی که این رابطه رخ می دهد، از طریق بخشی است که نوعاً “بخش IT” یا “صنعت IT” نام دارد. بصورت دقیق تر، احتمالاً ما باید دربارۀ “بخشهایIT” صحبت کنیم زیرا تولید تکنولوژی های اطلاعات و ارتباطاتمی تواند به پنج بخش همپوشان تقسیم گردد (اقتباس شده از وانگ  ۱۹۹۸ و مولا  ۲۰۰۰، شکل ۱):

 

شکل ۱- سنخ شناسی بخش های IT

  • کالاها: تولید کالاهایی که مصرف کنندۀICT میباشند نظیر سخت افزار رایانه و ارتباطات دیجیتالی راه دور، بعلاوۀ کالاهایی که تولیدکنندۀ ICT میباشند: نظیر کالای سرمایه ای (مثلاً ماشین آلات خودکار برای تولید کامپیوترهای شخصی) و نیز کالای واسطه ای (تراشه ها، مادربودها، درایوهای دیسک سخت، درایوهای DVD وغیره که در تولید کامپیوتر به کار برده می شوند).
  • نرم افزار: طراحی، تولید، بازاریابی و توزیع نرم افزارهای بسته ای و سفارشی.
  • زیرساخت: “توسعه و بهره برداری از زیرساخت شبکه ای” (وانگ، ۱۹۹۸، ص۳۲۵)؛ ارتباطات راه دور بنیادی بعلاوۀ خدمات شبکه بندی ارزش افزوده.
  • خدمات: خدمات حرفه ای که در دسته های دیگر نظیر مشاوره، آموزش، و خدمات فنی شامل نشده اند.
  • محتوا: تولید و توزیع محتوای اطلاعاتی شامل پردازش پشت اداره و دیجیتالی کردن.

روش تحلیلی بکاربرده شده در این مقاله در همۀ این بخش ها قابل استفاده می باشد، ولی در اینجا ما صرفاًبر یکی از آنها تمرکز می کنیم. بخش IT که انتخاب کردیم صنعت نرم افزار می باشد. بررسی های اثرات، نشان دهندۀ گسترۀ متنوعی از تأثیرات توسعه ای ناشی از وجود یک بخش فعال نرم افزار در یک کشور درحال توسعه می باشد که شامل تأثیراتی است که کمک مستقیمی به توسعه اقتصادی دارند (آرورا و آتری، ۲۰۰۲؛ کامبامپاتی، ۲۰۰۲؛ کارمل، ۲۰۰۳ الف؛ آتری، ۲۰۰۵) :

  • تأثیرات اقتصادی: ایجاد اشتغال، تولید درآمد از طریق دستمزد، تولید درآمدازطریق بازدهسرمایه از سرمایه گذاری ها، عواید صادرات، تشکیل سرمایۀ انسانی بواسطۀ رشد مهارتها، و کمک به بهبود در بهره وری .
  • پیامدهاىاقتصادی خارجى: رشد القایی در نهادهای تدارکاتی (نظیر شرکت های سخت افزار و کارگاه های آموزشی)، بخش های مرتبط (نظیر خدمات دارای IT)، و بخش های مصرف کننده (مثلاً از طریق توسعه ها در حکومت الکترونیکی و بازرگانی الکترونیکی).
  • پیامدهای خارجی اجتماعی و سازمانی: تأثیرات نمایشی مزایای کارآفرینی و بهره برداری کردن از ساختارهای جدید سازمانی (نظیر سلسله مراتب یکنواخت تر) و فرآیندهای جدید سازمانی (نظیر استانداردهای بین المللی حسابداری یا مدیریت منابع انسانی).

بنابراین اگر بخش در حال توسعۀ نرم افزار این شایستگی را داشته باشد که کانون توجه این مقاله گردد، ما چه نوع مسائل پژوهشی را باید وارسی کنیم؟ بعضی مثال ها عبارتند از:

  • سیستم های اطلاعاتی در حال توسعه: تحلیل کردن اینکه چرا سیستمهای اطلاعاتی درحال توسعه شکست می خورند و جستجوی راه هایی برای بهبود بخشیدن به فرآیند توسعۀنرمافزارى جهت کاستن نرخ شکست و بنابراین بهبود بخشیدن به کمکی که تولید نرم افزار و نیز مصرف مربوطه می توانند برای توسعه انجام دهند. به عنوان مثال به هیکس (۲۰۰۲) رجوع کنید که از مفاهیمی از جامعه شناسی تکنولوژی الهام می گیرد.
  • مدیریت در حال توسعه: تحلیل کردن ساختارها و فرآیندهای مخصوصی که تولید نرم افزار در کشورهای در حال توسعه مدیریت می شود. با دانستن اهمیت صادرات نرم افزار از طریق برونسپاری خارجی، اینامر شامل تمرکز بر تحلیل و جستجو برای بهبودبخشیدن به پروژه های نرم افزاری خارجی خواهد بود. بهعنوان مثالبههیکس و همکارانش(۲۰۰۱) رجوعکنیدکهازتئوری احتمال برای ایجاد چارچوب “COCPIT” از روابط مشتری با طراح استفاده می کند.

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد

تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد