قیمت: | 15000تومان |
دسته بندی: | حسابداری و اقتصاد |
سال نشر: ۱۹۷۱
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۷
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۲۰ صفحه فایل WORD
کد محصول:h140
عنوان فارسی:
مقاله انگلیسی حسابداری ترجمه شده نقش نقدینگی در ارزشگذاری معاوضه
عنوان انگلیسی:
The Role of Liquidity in Exchange Valuation-jstor
چکیده فارسی:
این مقاله بر آن است که روش تخصیص دادن ارزش به کالاها در سیستم بهای تمام شده تاریخی را در زمان معاوضه تشریح نماید. اینجا سعی نداریم که سیستم بهای تمام شده تاریخی را ارزیابی کنیم. به عبارت دیگر، این مقاله نه سیستم بهای تمام شده تاریخی را از نظر معیارهای بالایی که در زمینه اهداف حسابداری وجود دارد مورد قضاوت قرار میدهد و نه اینکه بهای تمام شده تاریخی را با بهای جاری یا ارزشهای فعلی مقایسه میکند. بلکه فقط سیستم بهای تمام شده تاریخی را به عنوان تلاشی برای عمومیسازی قوانین ارزشگذاری مبادلات این سیستم در نظر میگیریم. بنابراین سیستم بهای تمام شده تاریخی چارچوب مرجع این مقاله بوده و هر قضاوتی در همین چارچوب صورت خواهد گرفت.
به عبارت دیگر این مقاله سعی دارد تا بخشی از تئوری حسابداری مرسوم (بهای تمام شده تاریخی) را تبیین کند. Kemeny تبیین را بصورت فرایند “ارائه دقیق و جزئی یک مفهوم شهودی” تعریف میکند[۱]. دقت در تفکر و ارتباط به خودی خود یک هدف ارزشمند است. بعلاوه خود وسیلهای برای رسیدن به هدف است. Kemeny میگوید: “… مزیت بزرگ تبیین آنست که موجب شفافسازی بحث و جدلها میشود و حتی این امکان را به ما میدهد که بپذیریم اشتباهی مرتکب شدهایم”[۲].
ما معتقدیم که تبیین تئوری حسابداری مرسوم حداقل دارای مطلوبیت است و شاید هم به عنوان پیش شرط ارزشگذاری برای آن تئوری ضرورت داشته باشد. توجه داشته باشید که در هر صورت فرایند تبیین به خودی خود بیطرف است. ارائه دقیقتر یک تئوری نه منجر به تداوم استفاده از آن تئوری میشود و نه موجب رد آن میگردد. در این مقاله به طور ویژه به بحث تبیین میپردازیم و در نتیجه تلاش کردهایم تا نسبت به ارزشگذاری تئوری مرسوم کاملا بیطرف باشیم
حسابداری معاوضه ها
مبادله یک جریان دوطرفه از کالاها است. تحصیل کردن همواره با واگذار کردن همراه است. بنابراین، یک مبادله “اثر دوسویه” دارد- افزایش در یک کالا و کاهش در کالای دیگر- و در نتیجه مستلزم “ثبت دوطرفه” در دفاتر میباشد. برای نشان دادن تغییرات انجام شده در دو کالا یک حساب را افزایش میدهیم (بدهکار میکنیم) و حساب دیگر را کاهش میدهیم (بستانکار میکنیم).
شاید لازم باشد فعالیتهای لازم برای انجام این ثبت را بصورت کلی مورد تحلیل قرار دهیم.
فرض کنید که کالای i مثلا وجه نقد، موجودی کالا، تجهیزات و غیره را با Gi نشان دهیم (i=1, 2,…, m) و حساب i مثلا “وجه نقد”، “موجودی کالا” و غیره را با Ai نشان دهیم. “حساب” نشانهای است بر روی کاغذ که بوسیله آنها ویژگیهای خاصی از چیزی بنام “کالا” را نشان میدهد. (i=1, 2,…, m, m+1, m+2,…,n)
و نهایتا تغییرات را نیز با Δ نشان میدهیم: افزایش را با +Δ و کاهش را با –Δ نشان میدهیم.
به ثبت ناقص زیر توجه کنید (i≠j):
این ثبت ابزاری است که بوسیله آن یک جریان واقعی از کالاها نمایش داده میشود. بنابراین برای ایجاد این ثبت باید قادر باشیم ارتباطات زیر را برقرار کنیم (یا اینکه فعالیتهای زیر را انجام دهیم):
برخی از مشکلاتی که بر سر راه اجرای این فعالیتها وجود دارد در جاهای دیگر مورد بحث قرار گرفته است[۱]. در راستای اهداف این مقاله، با فرض عملکرد دقیق این فعالیت، تمرکز خود را بر روی فرایند ارزشگذاری قرار میدهیم.
یک مبادله افزایش در یک کالا به همراه کاهش در کالای دیگر است. هیچ یک از این کالاها لزوما ارزش مشخصی ندارند. بلکه این ما هستیم که ارزشی را به آنها تخصیص میدهیم. در بسیاری موارد این تخصیص ارزش بصورت شهودی انجام میشود، یعنی اینکه به ملاحظات آشکار فرایند توجهی نمیشود. سادهترین این موارد به مبادله وجه نقد مربوط میشود. در این مبادلات ارزش وجه نقد را به میزان کمیت و مقدار وجه نقد در نظر میگیرند.[۲] و در پی آن، ارزش طرف دیگر (کالا یا حساب مربوطه) برابر با ارزش وجه نقد خواهد بود.
تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد
تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد