قیمت: | 12000تومان |
دسته بندی: | مدیریت,مهندسی برق |
سال نشر: ۲۰۱۴
تعداد صفحه انگلیسی:۱۲
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۳۶ صفحه word
کد محصول:M452
عنوان فارسی:
مقاله انگلیسی ترجمه شده مدل تصمیم گیری چندهدفه هوشمند با فن آوری RFID برای برنامه ریزی تولید
عنوان انگلیسی:
Intelligent multi-objective decision-making model with RFID technology for production planning
چکیده فارسی:
یک مسئله برنامه ریزی تولید چندهدفه در صنعت تولیدی کارگر طلب بررسی شده است. یک مدل تصمیم گیری هوشمند و چندهدفه بهنگام[۱] برای ایجاد راه حل های موثر و بموقع برای این مسئله با یکپارچه کردن فن آوری RFID و تکنیکهای بهینه سازی هوشمند ایجاد شده است، که در آن فن آوری RFID برای جمع آوری داده های تولید بهنگام استفاده شده است، یک فرایند استراتژی تکاملی جدید با اندازه جمعیتی که خود به خود منطبق می شود و عملیات جدید نوترکیبسازی پیشنهاد شده است و با تکنیکهای موثر مرتب سازی نامغلوب و هرس کردن ترکیب شده تا راه حل های بهینه پارتو را برای تولید در دنیای واقع ایجاد کند. آزمایشهای مبتنی بر داده های صنعتی برای ارزیابی اثربخشی مدل پیشنهادی بکارگرفته شده اند. نتایج آزمایشات نشان میدهد که مدل پیشنهادی می تواند به طور موثری مسئله بررسی شده را بوسیله ایجاد راه حل های برنامه ریزی تولید که بر راه حل های صنعتی مقدم است حل کند.
واژگان کلیدی: برنامه ریزی تولید، تخصیص سفارش چندهدفه، استراتژی تکامل، بهینه سازی پارتو
۱٫مقدمه
برنامه ریزی موثر تولید برای تحویل بموقع محصولات جهت برآوردن نیازهای مشتری حیاتی است، و می تواند به عملکرد کلی یک شرکت تولیدی اثر گذاشته و بنابراین مدیریت زنجیره تامین کلی را تحت تاثیر قرار دهد. این مقاله یک مسئله برنامه ریزی تولید دنیای واقعی را مورد بررسی قرار می دهد، تخصیص سفارش چندهدفه (MOA)، با توجه به شرکتهای چندگانه و بخش های تولیدی متعدد.
۱٫۱٫ مشکل بودن فعالیت تصمیم گیری تولید
در صنایع تولیدی کارگر طلب امروزه، داده های تولید معمولا بوسیله استفاده از فن آوری بارکد یا حتی ورود دستی به یک شیوه آف لاین جمع آوری می شود. داده جمع آوری شده هرگز بهنگام نبوده و دقت آن مورد سوال است، این سبب تاخیر در تحقیق و کاربرد روش های موثر در برنامه ریزی تولید و کنترل می شود چون دقت و بهنگام بودن داده تولید، اساس بکارگیری تصمیم گیری موثر تولید می باشند.
در سالهای اخیر، شناسایی فرکانس های رادیویی (RFID) کاربردهای صنعتی فزاینده ای را بعنوان یک جایگزین جهت فن آوری بارکد بخود جلب کرده است (وایلد، ۲۰۰۶)، که از ارتباط امواج الکترومغناطیسی استفاده می کند تا داده ها را بین یک درگاه و یک برچسب الکترونیکی که متصل شده تا برای شی ء جهت شناسایی و رهگیری به کار رود، رد و بدل کند. همانطور که کاربرد RFID از نظر تجاری ممکن شد، برخی از سیستم های گیرنده داده مبتنی بر RFID تجاری، از قبیل سیستم کارخانه زیم (گروه زیمتری، ۲۰۰۷) و سیستم GPRO (فن آوری های GPRO، ۲۰۱۰)، توسعه یافت تا داده های تولیدی دقیق را بصورت بهنگام بدست آورده و اثربخشی آنها را بوسیله کاربردها و فعالیت های صنعتی مختلف در تولید کارگر طلب ثابت کرده است (گوئو، ۲۰۰۸). با وجود این، این سیستم ها تنها روی جمع آوری داده و گزارش داده های ساده تمرکز می کنند و نمی توانند راه حل های تصمیم گیری را برای کمک به مدیران تولید در مدیریت تولید در حال انجام ایجاد کنند. در صنایع تولیدی کارگر طلب امروزی (از قبیل پوشاک و کفش)، تولید بوسیله زمان انتظار کوتاهش ، تحویل بموقع از نظر زمانی، و مقادیر کم با تغییر مکرر در محصولمشخص می شود، همانند طبیعت بخش چند تولیدی و چند کارخانه ای. این پدیده ها و خصوصیات آنها پیچیدگی تصمیمات تولیدی موثر را زیاد می کند. تصمیم گیری در مورد برنامه ریزی تولید در این صنایع که به شدت بر تجربه برنامه ریزان تولید متکی است و فرضیات ذهنی در آنها بسیار مهم است، ممکن است تحت شرایط مشابه یکسان نبوده و بنابراین غیربهینه باشد.
۱٫۲٫ مطالعات پیشین در برنامه ریزی تولید
در حوزه برنامه ریزی تولید، تعداد زیادی مقاله منتشر شده و برخی مقالات مروری مفهومی نیز وجود دارد (دالگوی و پرادهون، ۲۰۰۷؛ وانگ و همکاران، ۲۰۰۹؛ ویزد و همکاران، ۲۰۱۰). مفروضات تحقیق در این حوزه به طور عمده شامل زمان بندی تولید انبوه (ساهین و همکاران، ۲۰۰۸)، برنامه ریزی نیاز مواد (دالگوی و پرادهون، ۲۰۰۷)، برنامه ریزی منابع تولید (ویزد و همکاران، ۲۰۱۰) و برنامه ریزی تجمعی می شود (آل هاشم و همکاران، ۲۰۱۱).
برای کمک کردن به تولیدکنندگان در واگذاری فرایندهای تولید هر سفارش به شرکتهای مناسبش، برخی از محققان تخصیص سفارش را بررسی کرده و مسائل موجود در مرحله برنامه ریزی تولید را مد نظر قرار داده اند، که مسائل مهم تصمیم گیری در صنایع کارگر طلب هستند زیرا عملکردشان به شدت کنترل تولید در قسمتهای پایینتر را تحت تاثیر قرار داده و زنجیره تامین کل را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. اشبی و اوسوی (۱۹۹۵) یک مجموعه از قوانین ابتکاری را با یکپارچه سازی موجود سفارش، و در راستای زمان بندی گروهی و صف بندی سفارش در سیستم تولید دو مرحله ایپیشنهاد کردند. چن و همکاران (۲۰۰۵) یک سیستم تصمیم یار را برای تعیین اینکه چطور یک سفارش ویژه به شرکتهای تولیدی مناسب تری از منظر زنجیره تامین جهانی واگذار شود پیشنهاد کردند. کارهای انجام شده بوسیله اکساستر (۲۰۰۵) مسئله سفارش موجود را در یک شبکه مونتاژ چند مرحله ای بوسیله تعیین زمان شروع عملیاتهای مختلف تولیدی بررسی کرد. چن و پاندور (۲۰۰۶) تخصیص سفارش و زمان بندی را در سطح زنجیره تامین با واگذاری سفارشات به شرکتهای مختلف و ایجاد یک زمان بندی برای انجام سفارشات تخصیص داده شده در چند شرکت بررسی کردند. با اینحال، مطالعه آنها اثرات بخش های مختلف تولیدی را در هر شرکت روی عملکرد تصمیم گیری تولید بررسی نکرده است.
تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد
تمامی حقوق مادی و معنوی ترجمه ها برای پارس ترجمه محفوظ می باشد